کارآفرینان؛ کیمیاگران دنیای اقتصاد و تجارت/ یک کارآفرین، اینگونه از هیچ، بیشترین ثروت را ایجاد می کند/وقتی ریگ های بیابان و سنگفرش های خیابان از طلاست
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۷۳۸۰۳
شاید درباره کارآفرینان و کارآفرینی بسیار شنیده باشید. اگر نمی دانید چه مرزی بین کارآفرینی و دیگر فعالیت های اقتصادی وجود دارد، این مطلب را حتما بخوانید. و اگر می خواهید قدرت این را داشته باشید که از هیچ، بتوانید طلا بسازید، باز هم این مطلب را بخوانید.
این روزها همه از کارآفرینی می گویند و هر کسی، سعی می کند که خودش را یک کارآفرین بداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حقیقت امر این که خیلی ها درباره کارآفرین و کارآفرینی صحبت کرده اند؛ از جمله اقتصاددان ها. مثل این که آن را خرید نیروی کار و مواد اولیه به بهایی نامعین و فروش به بهایی طبق قرارداد تعریف کرده اند. یا این که ایجادکنندگان ثروت را در برهه ای، به سه قسمت زمین داران، دستمزدبگیران و کارآفرینان تقسیم کرده اند. یا مثلا آن را فعالیت در محیطی بدون قطعیت یا به نوعی ارائه ابزار تولید برای تولید محصولاتی قابل ارائه به بازار تعریف کرده اند. در بخشی از این تعریف ها نیز، بین مدیریت و کارآفرینی تفاوت هایی قائل شده اند. مثل این که تفاوت آن ها در نوآوری و مخاطره پذیری است.
در نهایت نیز، بخشی از تعریف ها به بحث نوآوری رسیده. یعنی تفاوت را در نوآوری در ابزار کار، فرآیند تولید یا خروجی کار تلقی کرده اند؛ چیزی که در کارآفرین ها هست و در فعالان اقتصادی و صنعتی و تجاری معمول غالبا وجود ندارد. در نهایت این که تعریف ها فراوان هستند و اگر بخواهید طبق این تعریف ها تعیین تکلیف کنید، شاید کمی سردرگم بشوید. اما جوهره اصلی و خودمانی کارآفرینی چیست؟ چه تعریفی از کارآفرینی می توانیم داشته باشیم که همه جا می تواند دست ما را بگیرد و کارمان را جلو بیندازد؟
سال ها پیش گفتگویی با علی اصغر جهانگیری، مدرس کارآفرینی و کارآفرین ملی داشتیم. او که فارغ التحصیل جامعه شناسی از دانشگاه های خارجی هم هست، به نکته ای بسیار دقیق و جالب و کاربردی اشاره کرد که به نظر می رسد می تواند در همه مسیرها، راهگشا و کارگشا باشد.
تعریف او از کارآفرین چنین بود:
کارآفرین کسی است که در هر زمانی، در هر مکانی و با هر امکانی، توان تولید ثروت را دارد.
در واقع جوهره اصلی یک کارآفرین از منظر چنین تعریفی، این موارد است:
او خلاقیت دارد، او محیط خود و مزیت ها و ضعف های آن را می تواند رصد کند، او می تواند خلاقیت اش را به نوآوری مورد پسند بازار تبدیل کند، او می تواند از داشته های محیط جغرافیایی و پیرامون خود تولید ثروت کند، او می تواند مخاطره پذیری این فرآیند را تحمل کند و شجاعت و ریسک پذیری لازم را دارد، او جرأت گام نهادن در مسیرهای تاریک با عدم قطعیت را دارد.
به واقع از این منظر، یک کارآفرین در هر کجای دنیای که حضور داشته باشد و او را هر کجایی که بیندازند، می تواند تولید ثروت کند و این، نعمتی بزرگ برای خود او و اطرافیانش و برای کشور اوست. او منتظر نمی ماند که برایش فرض قرمز پهن کرده یا تعیین تکلیف کرده یا همه شرایط فراهم باشد. او اتفاقا مرد شرایط سخت است و می داند که در این شرایط، رقبا کمتر هستند و احتمال موفقیت بالاتر می رود؛ فقط باید حواسش را خوب جمع کند و تمرکز بالایی داشته باشد و نوآوری بیشتر.
علی اصغر جهانگیری خودش، روستای کندلوس در کجور مازندران را، تبدیل به یک قطب گردشگری کرده است؛ روستایی که قبل از این چیزی نداشت و یک روستای معمولی بود. اما به قول خودش، مصالح را با سختی بسیار به آنجا می برد تا بتواند این کار را به سرانجام برساند. حالا روستای گمنام او، تبدیل به روستایی شده که مقصد گردشگران است و موزه و بوم گردی و ... دارد.
یک کارآفرین را شاید در بیابان بیندازند؛ در این صورت به این فکر می کند که با این خاک چه کار می شود کرد:
شاید بتوان یک کارخانه جدید مصالح ساختمان راه انداخت که مواد اولیه اش همین خاک و ماسه و ... باشد؛ شاید بشود گردشگری کویری راه انداخت برای شترسواری و تماشای آسمان شب و ...؛ شاید بشود لوکیشنی برای فیلمبرداری فیلم ها و سریال ها ساخت؛ شاید بشود گیاهانی مقاوم در اینجا کاشت و از آن ها نوعی کشاورزی خاص به وجود آورد؛ شاید بشود برخی جانداران مقاوم را در آن پرورش داد؛ شاید...
او را هر کجایی که بیندازید، همین گونه فکر می کند و به راه حل های خودش می رسد و می تواند تولید ثروت کند.
وقتی شما به عنوان یک کارآفرین، مجهز به چنین تعریفی کاربردی باشید، ذهن تان اساسا هیچ بهانه ای را قبول نخواهد کرد؛ نه از خودش و نه از دیگران. در این صورت است که مدام دنبال فرصت های جدید می گردد. چنین ذهنیتی، هم می تواند تولید ثروت کند، هم تولید مزیت. تفاوت یک سرمایه گذار و مالک کسب و کار و مغازه دار و دارنده کارخانه با کارآفرین همین جاست؛ کارآفرین مثل یک آتش نشان و نیروی ویژه، هر کجایی می تواند کارش را نجام بدهد؛ چرا که ذهنش مسلح به این نگرش است.
این، شاید بتواند مهمترین دارایی یک کارآفرین قلمداد شود؛ ذهنیتی دارد که اساسا خاک را کیمیا می کند. چه چیزی بهتر از این؟ کارآفرینان، به واقع کیمیاگران واقعی یک سرزمین و یک اقتصاد هستند.
بیشتر بخوانید:
رشد ۴۴ درصدی آموزشهای مهارتی در کشور
چرا مردم میلی به ایجاد کسب و کار و فعالیت در بخش خصوصی ندارند؟/ با روحیه کارمندی دولت ها، رشد کارآفرینی محال به نظر می رسد
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: کارآفرینی کارآفرینان کارآفرین تعریف کارآفرینی اقتصاددان توسعه تولید ثروت یک کارآفرین شاید بشود تعریف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۷۳۸۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازگشت آقای ستاره دوباره تاخیر افتاد؛یزدانی شاید وقتی دیگر!
به گزارش قدس آنلاین، اگر کامران قاسمپور همچنان قصد داشته باشد کارش در چرخه انتخابی تیم ملی را در وزن 86 کیلوگرم دنبال کند، به نظر میرسد او همراه با حسن یزدانی که بعد از جراحی کتف هنوز روی تشک برنگشته و احتمالا هادی وفاییپور به تورنمنت رنکینگدار مجارستان اعزام خواهند شد.
این پیکارها 17 تا 20 خرداد در بوداپست برگزار میشود و دومین و آخرین مسابقه رنکینگدارِ سال المپیک است که با دو کیلوگرم ارفاق وزنی برگزار میشود.
گره انتخاب ملیپوش 86 کیلوگرم احتمالا در همین مسابقه باز خواهد شد، پیش از این رحمان عموزاد در 65 کیلو، یونس امامی در 74 کیلو، امیرعلی آذرپیرا در 97 کیلو و امیرحسین زارع در 125 کیلوگرم به عنوان ملیپوش المپیکی انتخاب شدهاند و تکلیف ملیپوش 57 کیلوگرم منوط به کسب سهمیه المپیک آخر است که دهه سوم اردیبهشت ماه در استانبول به انجام خواهد رسید و اگر علیرضا سرلک در ترکیه سهمیه المپیک را بگیرد، طبق روالی که درمورد سایر نفرات اعزامی به گزینشیها وجود داشت، خودش به المپیک خواهد رفت و اگر هم سهمیه نگیرد که دیگر پرونده این وزن برای المپیک بسته خواهد شد.
بنابراین حالا همه چیز منوط به بازگشت حسن یزدانی روی تشک است و اینطور که پیداست باوجودی که عنوان شده بود از اول اردیبهشت تمرین کشتی را آغاز خواهد کرد، این اتفاق حالا به پانزدهم اردیبهشت منوط شده است و با این حساب او تنها یک ماه فرصت برای انجام تمرین کشتی پیش از اعزام به بوداپست خواهد داشت.
چیزی که تا امروز قطعی به نظر میرسد، باتوجه به جراحی کتف یزدانی و وضعیت نامشخص او در بازگشت به تشک، این کشتیگیر بدون شرکت در مسابقه، راهی المپیک نخواهد شد.